فهرست وبلاگ من

سلام بازدیدکننده محترم ازمطالب راضی بودید؟


خوش آمدید

درکلبه مارونق اگرنیست صفاهست جایی که صفاهست دراونورخداهست

صفحات

۱۳۸۷ تیر ۱۸, سه‌شنبه

مدرسه غیرانتفایی ومشکلات



مدرسه غیرانتفایی

بچه برای رفتن به مدرسه پیش دبستانی امادگی پیداکرده بودومیبایست اورادریکی ازمدارس ثبت نام مینمودیم بهمین منظورمشغول تحقیق شدیم که بهترین مدرسه اوراثبت نام کنیم که درهمان موقع مجله تبلیغاتی که داخل منزل انداخته بودندنظرمان راجلب کردوقتی مجله راورق زدیم اگهی بزرگی که یک صفحه کامل راپوشانده بودودران مرکزی راکه ادعا می کردبه غیرازدرس پیش دبستانی علوم دیگری رابه کودکان می اموزدباهدف تحقیق تلفن ان مکان رایاداشت وباانمکان تماس برقرارنمودیم وشرایط ثبت نام راجویاشدیم مسئول مدرسه غیرانتفایی گفت اول به مدرسه مراجعه کنیم وموقعیت مکان رامشاهده وازبرنامه های درسی انجا اگاه شویم وبعد درمحل مبلغ شهریه راخواهندگفت چون علاقه داشتیم که تنها فرزندمان نبردبان ترقی راسریع تر طی کند وبه درجات عالیه برسدمصمم شدیم شخصابه ان مکان رشد وترقی ره سپارشویم دست کودک راگرفتیم به همراه این بنده که پدربزرگ کودک هستم ودرمعیت مادرش وخاله کودک بااتومبیل طی طریق کردیم تابه محل مدرسه رسیدیم دربدو ورودخانمی که مسئول دفتر ان مکان بودمارا دعوت کرد بنشینیم ومنتظربمانیم تابه موقع خود خدمت مدیر ان مکان حضوربه هم رسانیم این بنده با توجه به اینکه حس کنجکاوی وپیدا کردن سوژه همیشه درنهانم وجود دارد اولین محلی راکه نظرم راجلب کرداطلاعیه روی دیواردفتربودکه روی ان نوشته شده بودازخودتان پذیرایی کنیدزیراطلاعیه ابسردکن دوقلویی قرارداشت که ابجوش برای سرو چایی قرارگرفته بودامافقط روی میزدولیوان خالی قرارداده بودنداماازقند وچایی خشک اثری مشاهده نمی شد قسمت دیگری ازدیواردفترشعاری راباخط درشت نوشته بودند که واقعا شنیدنی بوددران تابلوی بزرگ که کلماتی شیرین وزیبا که معنایی خیره کننده دران نقش بسته بودچنین شروع میشد وانراازقول یکی ازفیلسوفان فرنگ نگاشته بودندواینطورشروع می شدکه بزرگان ودانشمندان ازکشورهایی که منابع نفت دارندبرنمی خیزندامامدارس هستند که افرادی اگاه وبامعلومات را تحویل جامعه میدهندوافرادکارامدراازاین مکانها میشود یافت نمودلحظاتی بعد خانم دفتردارمارابه محل مدیرهدایت کردخانم مدیرکه زنی سالخورده وکارازموده بود بعدازسلام واحوال پرسی باکودک لحظاتی صحبحت نمودودرموردبرنامه انمکان چنین شروع به سخن نموداومی گفت دراین مکان بعد ازساعت درسی به کودکان اموزشهایی ازجمله تعلیم کامپیوتر تعلیم زبان انگلیسی تعلیم موسیقی وچندمورددیگراموزش میدهندواضافه نمودکه ازساعت هشت صبح کلاسها شروع می شودودرساعت چهاربعدازظهرمابه کودکان دانش می اموزیم ودرضمن هرروزظهربه کودکان غذای گرم میدهیم مادرکودک باخوشحالی گفت خب خانم محترم بفرماییدمادریک دوره درسی برای این کودک چه مبلغی باید پرداخت کنیم خانم مدیر گفت درهرسال درسی مبلغ دوملیون وهفتصدهزارتومان وباحق سرویس سه ملیون تومان هزینه میشود پیش خود گفتم پرداخت این مبلغ فقط ازعهده ازمابهتران برمی اید وطبقه مستاجرحتی اگریک بچه هم داشته باشند بایشان مقدورنیست حتی اگریک چهارم این مبلغ رابپردازندوایابه راستی برای یک کودک ممکن است که روزانه هشت ساعت ازمادر خوددورباشدوایاقدرت وکشش انرادارد که هشت ساعت درسن پنج سالگی دروس مختلف بیاموزدخلاصه قدرت اکثریت که به نام نویسی فرزندانشان دراین مراکز میسرنیست

هیچ نظری موجود نیست: